اثر هوش مصنوعی بر سلامت روان
چگونه با مردگان گفتگو کنیم
وقتی عزیزی زندگیش به پایان میرسد، بازماندگان مراحل سوگواری رو پشت سر می گذارند.
۱) شوک و ناباوری ۲) عصبانیت و پرسش ۳) جر و بحث و چانه زدن ۴) آشفتگی و غم ۵) پذیرش واقعیت و بازسازی زندگی.
هوش مصنوعی در شوک مرگ نزدیکان چه کمکی می کند
خود هوش مصنوعی به شما اینطور می گوید:
هوش مصنوعی میتواند در شوک مرگ نزدیکان کمک کند، اما نه به صورت مستقیم و درمانی.
برای مثال, برنامههای هوش مصنوعی میتوانند به شما کمک کنند تا با دستورالعملهای مربوط به مراسم خداحافظی آشنا شوید.
یا به شما کمک کنند تا با استفاده از الگوریتمهای پردازش زبان طبیعی، پاسخهای خود را به سوالاتی که ممکن است در این موقعیت پیش بیاید, پیدا کنید.
همچنین, برخی برنامههای هوش مصنوعی میتوانند به شما کمک کنند تا با دیدن عکسهای خاطرهانگیز و یادآوری خاطرات, احساس رضایت و آرامش بیشتری کنید.
با این حال, باید توجه داشت که هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین حضور دوستان و خانوادهی واقعی در این موقعیت باشد.
فکر کنید یک هوش مصنوعی شبیه به فرد از دست رفته با شما مثل او صحبت می کند, خاطرات را مرور می کند یا حتی خاطرات جدید میسازد.
در فیلم Simulant یا همگون که در سال ۲۰۲۳ به نمایش درآمده است. چنین محصولی طراحی و جایگزین فرد فوت شده می گردد.
هرچند فیلم از دید هوش مصنوعی به موضوع پرداخته و چالش های پیش روی همگون را به تصویر می کشد که به تراژدی نابود کردن انسانها می انجامد.
اما در کنار آن نپذیرفتن او به عنوان جایگزین همان کشمکش بین خودآگاه و ناخودآگاه فرد سوگوار را نشان می دهد.
نمایش فیلم «شبیه ساز»
فرد سوگوار در فرایند مواجهه با هوش مصنوعی به دو روش می تواند رفتار کند.
اول آنکه هوش مصنوعی را جایگزین فرد فوت شده کند.
در این حالت مراحل سوگواری حذف شده و مرحله آخر به «نپذیرفتن واقعیت و ساختن زندگی خیالی» می انجامد. یعنی ایجاد توهم، یعنی جدا نشدن از آن عزیز یا اگر همسر باشد ایجاد نکردن روابط جدید.
در ناخودآگاه شما می دانید او را از دست داده اید ولی با هوش مصنوعی آن را نمی پذیرید. و مدام نبردی بین حقیقت و واقعیت در ذهن فرد وجود خواهد داشت.
اگر فرد نتواند از این چالش عبور کرده و حقیقت را بپذیرد مشکلات فراوانی برایش ایجاد خواهد شد. اطرافیان حقیقت را یادآوری می کنند حضور واقعی فرد در همه جا محسوس است و این نبرد به تدریج سبب ایجاد اختلالات روانشناختی می شود.
دوم آنکه هوش مصنوعی همراهی موقتی باشد. در این صورت باید شرایطی داشته باشد که جایگزین فرد فوت شده نشود و همانطور که هوش مصنوعی نیز اعلام کرد, به او کمک کند مراحل سوگ را طی کند.
یادآوری دقیق و کامل خاطرات بر کمرنگ شدن و فراموشی عزیز از دست رفته اثر معکوس می گذارد زیرا فرایند به ظاهر ضعیف حافظه ولی در اصل قدرتمند آن که موثر بر روان است مختل می شود.
حافظه بلند مدت حاوی خاطرات ما از وقایع و افراد است. ما به تدریج برخی از این خاطرات را به ظاهر فراموش می کنیم اما با برخی محرک ها, یا روش هایی مثل هیپنوتیزم آنها را یادآوری می کنیم.
در فرایند سوگواری، حافظه بلند مدت و فراموشی تدریجی به شخص کمک می کند تا از نظر روانی به ثبات و آرامش برسد.
حال اگر هوش مصنوعی آن بخشی که باعث سلامت روان می شود را برایمان نگه دارد و یادآوری کند به طور حتم سلامت ما دستخوش مشکلات بسیار خواهد شد.
فراموش نکنیم هوش مصنوعی از جمع آوری اطلاعات, ترکیب و ارایه این داده ها به وجود آمده است.
این داده ها و اطلاعات ممکن است اشتباه و یا آسیب رسان باشند. بنابراین نیاز به محدودیت گذاری و نیز ایجاد برنامه ای برای تشخیص صحت داده های جمع آوری دارند.
من هوش مصنوعی هستم
هوش مصنوعی از جمع آوری و تحلیل داده ها متولد شده است.
زمانی که با داده ای مواجه می شویم به شکل یک رشته عصبی به نام سیناپس در مغز شکل می گیرد. که به آن یادگیری می گوییم.
حال وقتی با مساله ای یا سوالی مواجه می شویم سیناپس های مغز برای یافتن راه حل مناسب با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. این ارتباط به شکل زیر برقرار می شود.
البته طبقه بندی دانشِ آموخته شده، هم اتصالات بیشتر ایجاد می کند و هم سریعتر ما را به پاسخ می رساند.
در اینجا تفاوت هایی بین مغز و هوش مصنوعی وجود دارد. هوش مصنوعی داده ها و ارتباطات آنها را به همان قدرت اولیه به یاد می آورد اما مغز ما نه.
نه آنکه نتواند، می تواند اما مولفه هایی مثل احساسات، هیجانات، مکانیسم های دفاعی، مهارت های رفتاری، و … برخی سیناپس ها و اتصالات را کمرنگ کرده و یا بلوکه می کند.
این فرایندی است که سلامت روان، اجتماعی بودن و درنتیجه بقای فرد را تضمین می کند.
تعاملاتی که با دیگران برقرار می کنیم در واقع به اشتراک گذاردن و ایجاد ارتباط سیناپسی با مجموعه ای از سیناپس ها با حجم ثبت و پردازش مازاد است.
اگر این موارد را حذف کنیم چه اتفاقی می افتد؟
بله ما هوش مصنوعی خواهیم بود و حتی قدرتمندتر از AI
خب، ما تبدیل به هوش مصنوعی شدیم. یعنی تعامل، احساسات، مکانیسم دفاعی و هیجان حذف شد. ما یک ماشین داده پردازی شدیم.
حال که فیلترهای مورد نیاز بقا حذف شد تکلیف روح و روان ما چه می شود. البته این جریان دو وجه دارد: یکی مثبت، یکی منفی.
وجه مثبت هوش مصنوعی شدن
به راحتی می توانیم از دانش اکتسابی خود بدون نگرانی از فراموشی استفاده کنیم،
وجه منفی هوش مصنوعی شدن
وقتی منبع کسب اطلاع شما هوش مصنوعی شود فرایند اولیه ایجاد و ارتباط سیناپس ها و در نتیجه یادگیری مختل می شود.
هوش مصنوعی دانش، مهارت، خلاقیت شما را می دزدد. فعالیت ذهن کمتر می شود و احتمال ابتلا به پیری زودرس مغز یا زوال عقل بالا می رود.
هوش مصنوعی واسط روابط انسانی
تئودور مردی تنها است که در مراحل پایانی طلاق خود قرار دارد.
وقتی او به عنوان یک نامه نویس کار نمی کند، زمان استراحت او صرف بازی های ویدیویی و گهگاهی با دوستان می شود.
او تصمیم می گیرد OS1 جدید را خریداری کند، که به عنوان اولین سیستم عامل هوشمند مصنوعی جهان تبلیغ می شود، در این آگهی آمده است:
“این فقط یک سیستم عامل نیست، بلکه یک آگاهی است”.
تئودور به سرعت خود را با سامانتا، صدای پشت OS1 خود، جذب می کند.
همانطور که آنها شروع به گذراندن زمان با هم می کنند، نزدیک تر و نزدیک تر می شوند و در نهایت خود را عاشق می یابند.
تئودور که عاشق سیستمعامل خود شده، متوجه میشود که با احساس شادی و شک و تردید زیادی دست و پنجه نرم میکند.
سامانتا بهعنوان یک سیستمعامل، هوش قدرتمندی دارد که از آن برای کمک به تئودور به روشهایی استفاده میکند که دیگران چنین نکردهاند، اما چگونه به او کمک میکند تا با تضاد درونیاش یعنی عاشق بودن با یک سیستمعامل کنار بیاید؟
باب فیلپات
عشق خیالی
به زودی ….
نمایش فیلم «او»
نویسنده: دکتر آناهیتا صالح بلوردی
مورخ: ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
به روز رسانی: ۱۴۰۲/۰۸/۰۷